به نام نامی آنان که قلبشان برای مردم تپید و برای مردم در مسیر سبز سرخ به مقام قرب الهی رسید...
سلام بر آن سپیدهدمان که طلوع سبز سرداران ما را از حاج قاسم عزیز تا سردار حاجیزاده رقم زد...
و سلام بر نیمه شب بغداد و سلام بر سپیده دم تهران که عروج سرخ سربازان اخرالزمانی امام عشق را رقم زد...
و سلام بر پیکرهای خسته و به خون نشسته فرماندهانمان، که شهادت عرصه عشقبازیشان شد و مام وطن تنهای به خون نشستهاشان را در آغوش گرفت..
و قسم به هنگامۀ انتقام، آن زمان که هر سجیل به نام نامی یک شهید، روانه خاک شیطاننشینان شد و قسم به آوار سجیلهای حاجیزاده بر سر کفتارهای صهیون که زوزههای گوشخراششان، خواب را بر چشمان خسته و مظلوم کودکان غزه حرام کرده بود... و قسم به خون به ناحق ریخته ریحانه دختر کاپشن صورتی و پریناز و شهدای تبریز و تهران و بروجرد و قصر شیرین و ایلام....
قسم به وعده صادق در مصحف شریف و قسم به وعده صادق فرزندان سرزمین سلمان فارسی، و به تمام ثانیههایی که شهدای ما پیش از شهادت، شهید شدند...
که راهتان، پایان نخواهد یافت و شیرزنان ایران زمین، با ذکر نامهایتان، فرزندانشان را سیراب خواهند کرد و حاجیزادهها، باقریها، سلامیها و قاسم سلیمانیهای دیگری را پرورش خواهند داد تا با همان علمی که محمدمصطفی(ص) فرمود؛ قبیله سلمان، در ثریا به آن دست خواهند یافت، خواب را بر چشمان خونگرفته خفاشان زمان، حرام کنند.
و درود بر هنگامه فجری که تمام طاقها برای یاری «الثائر» «دابّة الارض» «جَوار الکُنَّس» «شماطیل» «صاحب الدولة الزهراء»، «امام مهدی» عزیز، قیام کنند و ندای «أناالمهدی» گوش جهان را نوازش کند و لشگر شهدا یک به یک پشت سر امامشان، ندایش را لبیک گویند و سلام بر هنگامه فجری که پرچم قیام خمینی کبیر به دست موعود عدالت گستر سپرده شود...
و تا آن روز سلام ما به فرماندهان شهیدمان... به همه آنان که مظلومانه شهید شدند و برای دفاع از انسانیت، عاشقانه جان دادند...
سهیلا عظیمی
بماند به یادگار...